داستان حیدر خان بختیاری پدر اسد خان شیر کش


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 11 اسفند 1390
بازدید : 11558
نویسنده : فریدون عباسی

ا

داستان
حیدرخان بختیاری ( بهداروند )
اسدخان که از سوی مادر شاهزاده محسوب میشد بنام اسدالله میرزا هم نامیده میشد او فرزند حیدر خان یکی از خوانین بزرگ حشم دار بختیاری بود، که در دوره جوانی یکی از پهلوانان اصفهان بود، داستان یاغی شدن  او در کتاب " رستم التواریخ" محمد هاشم آصف ( معروف به رستم الحکما) به اهتمام محمد مشیر چاپ امیر کبیر ، جیبی سال 1352 صفحه380 بشرح ذیل با تصحیح چهارلنگ به هفت لنگ آورده میشود:



داستان حیدرخان پدر اسد خان شیر کش

ذکر داستان یاغی گردیدن وطغیان ورزیدن عالیجاه تهمتن قوت، گودرز هیبت ، بیژن شوکت، حیدرخان بختیاری و در دز رفتن.(او)

دیگر آنکه علیجاه یکه شیر بیشه دلاوری، نهنگ دریای بهادری ، حیدرخان بختیاری، سرایل طایفه هفت لنگ ( به اشتباه چهار لنگ نوشته شده-م)، از روی غرور و نخوت از فرمان لازم الاذعان والاجاه کریم خان وکیل الدوله جم اقتدارزندشیرگیر همت بلند تمرد ورزیدو سرکشید و بربالای کوه عظیمی در دز محکمی ( دز میران، یا ملکان) که در متانت مانند آن در همه عالم یافت نمی شد، جای گرفت وشروع نمود به راه زنی وچنان مکان صعب و خطرناکی داشت که چاره او بهیچوجه من الوجوه با عقل صورت پذیرنبود. ( احشام حیدر خان در آن زمان بدلیل حمایت اواز خان چهار لنگ ابولفتح خان بوسیله عمال کریم خان مصادره شده بود.م)

 

والاجاه کریم خان وکیل الدوله جم اقتدار ، عالیجاه علی محمد خان شیر کش زندبا لشکر بسیار و آتشخانه بیشمارو دبدبه سرداری و کوکبه سالاری بجانب آن کُرد مامور فرستاد،عالیجاه علی محمد خان مذکور هرچند اندیشه نمود وچنان دانست که چاره آن کُرد نامور را بلشکر و آتشخانه و ضرب وزور نمیتواند نمود. روزی از روی مردانگی وفرزانگی آلات حرب از خود گشود ودامان برکمر زد و از لشکر گاه خود تنها بیرون آمده و از کوه گردون سا بالا رفته بلطایف الحیل بسیار اورا با عزت داخل دز نمودند و با عالیجاه حیدر خان مصافحه و معانقه وبر سر سفره نشستند وبا هم طعام خوردندوعلیجاه علی محمد خان آن کُرد نامور را مستمال و خاطر جمع کرد و مطمئن القلب نموده و اورا از دزبیرون آورد و از دز برادر وار بزیر آمدند و بدرگاه عرش اشتباه ودربار معدلت مدار و آستان برکت نشان دارای ایرانمدار خسرو جم اقتدار والاجاه کریم خان وکیل الدوله کامکار شرفیاب گشتند.

 

آن خسرو والا همت مالکرقاب چشم از جرم وخطای آن کُرد نامدار پوشیده و او را نوازش بسیار نموده و او را سرپا مخلع و مشرف کرد .

 

پدر حیدر خان نیز شاهمرادخان بود. جد هفتم اسد خان شیر کش پدر طهماسب قلی خان است که در دوره صفویه میزیست.

 


حیدر خان پس از فرو پاشی سلسله زند با یکی از شاهزاده خانم های اسیر از سلسله زند ازدواج کرد ، و او وخانواده اش را مطابق با شان آنهاحمایت کرد، و تنها یک پسر اسد خان وچند دختر از او متولد شد ، و به پیشنهاد شاهزاده خانم مادراسدخان دختر شاهزاده شکرالله زند نیز همسر  اسد خان شد که " سردارخان یکی از پسران اسد خان از او متولد شد.

در آن زمان نشیمنگاه ییلاقی خاندان حیدر خان بختیاروند روستای " ده کرد" شهر کنونی شهر کرد و چند ده دیگر نیز نشیمنگاه طوایف بختیاروند ( بهداروند) و طوایف همسوبا آنها :نظیر فارسان کنونی ، هارونی وغیره بود.

ا

چند نکته تصحیحی در مورد حیدر خان پدر اسد خان و دیگران

 

 

 

این نکات اصلاح شده از سوی راوی بختیاری که متاسفانه بدلیل کهنگی نوار ضبط صوت به سختی بازیافت شده است. نشان میدهد، که راوی از نوادگان کیخا علی نامی ( کیخاوند) از همعصران حیدر خان و اسدخان شیر کش بوده است، و راوی خود و پدرش هم عصر جعفر قلی خان بهداروند بوده اند. سخنان او در نواردر حضور آقربانعلی از نوادگان اسدخان و با تایید ایشان همراه شده است. ما در این جا بخاطر ثبت عبارات بختیاری صد سال پیش سعی میکنیم، در لابه لای عبارات او از این جملات نادر بختیاری و ترجمه آنها استفاده کنیم.

 

 

 

درباره حیدر خان

 

 

 

راوی میگوید: اوورد و ره ewardora (بمعنی - کلاً ، سرجمع) از زمان فوت اسد خان تا سال 1360 شمسی زمان ضبط نوار دقیقاً 167 سال گذشته است. کلمه eward-o-ra قابل مقایسه با کلمه a-ra2 بمعنی یک بار، جمعاً در اعمال حساب در زبان سومری است.

 

او میگوید: حیدر خان پدر اسد خان شیر کش هنگامیکه رئیس طایفه بود، و دز را در تصرف داشت، دو تن از دشمنان خود آمحمد خان پدر آباباخداداد و آ بختیار پدرآفیض الله را دستگیر و در دز زندانی میکند. و چون اقوام آنها دست به طغیان می زنند، حیدر خان پس از سرکوب شورشیان آن دو تن را میکشد.

 




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
علیرضا طهماسب بختیاری در تاریخ : 1395/1/12/beydarwand - - گفته است :
سلام،با تشکر از اطلاعات مفیدتان،من اصالتا بختیاری هستم که حدود ۱۸۰ سال پیش اجدادم به تهران مهاجرت کردند.میتوانید ریشه ما را از ایل هفت لنگ مشخص فرمایید.
باتشکر

<-CommentGAvator->
ناصری در تاریخ : 1393/10/26/beydarwand - - گفته است :
سلام مااصالتابختیاری هستیم حیدروند ساکن آبدانان ایلام لطفا راهنمایی

<-CommentGAvator->
شبرنگ بختیاری در تاریخ : 1391/12/29/2 - - گفته است :
سلام -درزمانهای قبل مثلادراواخرصفویه جهت تامین وجبران قسمتی از مخارج حاکم هرطایفه -پادشاه وقت قسمتی ازاملاک دولتی آن ولایت رابه آن حاکم واگذارمیکردند(تیول).پس تیول خاندان علادینوندشامل املاکی ازشهرکردتانزدیک دره رازمیباشد-بقیه حاکمان طوایف هم به همین منوال بود.جهانگیری بابادی

<-CommentGAvator->
شبرنگ بختیاری در تاریخ : 1391/12/29/2 - - گفته است :
سلام -درزمانهای قبل مثلادراواخرصفویه جهت تامین وجبران قسمتی از مخارج حاکم هرطایفه -پادشاه وقت قسمتی ازاملاک دولتی آن ولایت رابه آن حاکم واگذارمیکردند(تیول).پس تیول خاندان علادینوندشامل املاکی ازشهرکردتانزدیک دره رازمیباشد-بقیه حاکمان طوایف هم به همین منوال بود.جهانگیری بابادی

<-CommentGAvator->
شبرنگ بختیاری در تاریخ : 1391/12/29/2 - - گفته است :
سلام -درزمانهای قبل مثلادراواخرصفویه جهت تامین وجبران قسمتی از مخارج حاکم هرطایفه -پادشاه وقت قسمتی ازاملاک دولتی آن ولایت رابه آن حاکم واگذارمیکردند(تیول).پس تیول خاندان علادینوندشامل املاکی ازشهرکردتانزدیک دره رازمیباشد-بقیه حاکمان طوایف هم به همین منوال بود.جهانگیری بابادی


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 59
بازدید ماه : 490
بازدید کل : 48129
تعداد مطالب : 71
تعداد نظرات : 124
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com